۱۵ تیر.

تولد های من همیشه یکی از یکی شلوغ تر بودن. یعنی هیچوقت من نتونستم تو روز تولدم در سکوت و آرامش باشم. همیشه کلی مهمون میریختن خونمون و واقعا برام خیلی سخت بود که بتونم با اون سر و صدا خوشحال باشم.

ولی توی اون شلوغی،اینکه میدیدم تولدم رو یادشونه بهترم میکرد. چی میگن بهش؟ شاید احساس مهم بودن میکردم.

اما بوم!

ایندفعه از دنیای واقعی فقط ۶ نفر بهم تبریک گفتن! الان با خودتون میگین وای چقدر کم طفلکی. ولی نه،اتفاقا امسال خیلی عالی بود! چون که من احساس میکردم رشد کردم و بزرگ شدم. احساس میکردم که دوباره جوونه زدم و حالا برای تجربه های جدید آماده ام. نمیتونم بگم ناراحت نشدم،خب شدم واقعا ولی نذاشتم که ناراحتی باهام بمونه. چون وقتی بهش فکر‌ میکنم میبینم تبریک نگفتن یا از یاد بردن تاریخ حتما به معنای دور انداخته شدن نیست. برای همین امسال برام خیلی ارزشمنده. چون مهم نیست که چقدر بهم کم تبریک گفتن.

آدمای مجازی باعث شدن دیگه ناراحت نباشم. چون تبریک هایی که اونا بهم گفتن از اعماق قلبشون بود و من اینجور تبریک ها رو به هزاران تبریک که صرفا به خاطر حفظ آبروریزی تو جمع خانوادگیه ترجیح میدم.

و بچه های بیان کسایی بودن که همیشه بیش از اندازه لطف داشتن♡

و درواقع این پست بیشتر برای اینه که ازشون تشکر کنم.

از ویولت عزیز ممنونم که سعی کرد زودتر از همه تبریک بگه.

از سلین و مانیا ممنونم که با اینکه کنکور داشتن اما حواسشون بود.

از ایمی و جیوو برای پست گذاشتن ممنونم.

از هیرای،آنیسا،ثنا،هیون ری،کالیستا هم ممنونم که خصوصی تبریک گفتن و خوشحالم کردن.

از آیلین عزیزم هم ممنونم به خاطر تبریک گفتن.

امیدوارم بتونم برای تولد هاتون جبران کنم،مرسی که باعث شدید روز تولدم بینهایت لبخند بزنم و شاد باشم.

دوستتون دارم بچه ها:″>

                                                       ---

پی‌نوشت: